حمايت از حقوق حيوانات در اديان و مکاتب
در فرهنگهاي باستاني ، حيوانات از لحاظ تقدس و ارزش در طبقات مختلفي قرار ميگرفتند و هر کدام نماد اسطورهاي بودند . به عنوان مثال “پرندگان” همواره در شمار جانداران ارجمند بودند و مردمان قديم پرندگان را آفريدگاني فراسويي و از گونه اي ديگر ميپنداشتند . در اين فرهنگها ، مرغان شکاري تيزپرواز از ارزش آييني و نمادين بيشتري برخوردار بودند .. [1]
امروزه در قونيه معتقدند لحظه اي که آهويي به دنيا ميآيد ، نوري مقدس زمين را روشن ميکند و در برخي فرهنگها ، آهو را نماد فرزانگي دانسته اند . در ايران باستان نيکي به حيوانات سودمند از وظايف اصلي بوده است . در تاريخ نقل شده بهرام گور از پادشاهان ساساني کوششهاي فراواني در جهت توسعه پرورش اسب و اسب دواني ميکرد و انوشيروان به دامپروري علاقه فراواني داشت . نيکي و ترحم به حيوانات در آيين مزديسنا که در زمان ساسانيان رواج داشت ، اهميت زيادي داشته و در اين مورد در رساله پهلوي (ارداويراف نامه) که در زمان ساسانيان نوشته شده نکات جالبي ديده ميشود .
در مجموع در ایران و سایر تمدنهای گذشته همواره حیوانات به عنوان جزئی جدا ناشده از زنوگی مردمان مورد لحاظ بوده اند و در بسیاری از موارد به علت حضور فوق العاده ای که پیدا می کرده اند ، تبدیل به نماد ها و تابوهای فرهنگی می شده اند ، از جمله در ایران اسب تا حدی در زندگی اجتماعی بالا می آید که بر اسامی انسانها [2] تاثیر گذاشته و آخر اسامی بزرگان را به خود اختصاص می دهد .
در زرتشت نامه نيز از قول زرتشت توجه و مهرباني به حيوانات توصيه شده است . در متون اوستايي از جمشيد به عنوان نجات دهنده حيوانات بسيار ياد شده است. به قول طبري ، او وسايل اهلي کردن حيوانات را ابداع کرد و در صنعت ابريشم و ديگر رشتنيها تبحر داشت و بفرمود تا لباس ببافند و رنگ کنند . زين و پالان را ابداع کرد تا به کمک آن چهار پايان را رام کنند و به اطاعت درآورند . در اوستا ، جمشيد دارنده گلههاي فراوان است و حيوانات را از شر گرسنگي و بي علوفگي ميرهاند .
آرياييان ايران و هند به وجود خدايان و فرشتگان متعددي براي هر چيز قايل بودند . ازجمله خداياني بودند که بر حيوانات تاثير اساسي داشتند ، مانند (اوشس) که نگهدارنده گاوان بود و همه اينها يادآور (ميترا) و (مهر) هستند که در سنت آريايي و مخصوصا ايرانيان نگهبان گله اسبان و نشخوارکنندگان و بخشنده قدرت باروري به حيوانات ماده و زنان بود . (ويشنو) خداي محافظ و مظهر نيروي آفتاب ، صاحب گاوان شيرده و چراگاههاي حاصلخيز بود و در خدمت مردم قرار داشت . (ريشودوا) که روح همه خدايان بود ، کمال محبت و عنايت را به همه موجودات از جمله گاو و گوساله داشت . در اوپانيشاد هندوان رعايت حقوق حيوانات و آزار نرساندن به آنها با بياني شاعرانه توصيف شده است .
در سایر مکاتب مانند آسیای شرقی خرس ها دارای جایگاه ویژه ای هستند ، این مورد در کشور های عربی و بادیه نشین ها در خصوص شتر تکرار می گردد و تاثیر این حیوان در زندگی این مردمان تا جایی پیش می رود که در برخی موارد در دل صحرا و کویر ، بدون حضور این حیوان زندگی قابل انجام نخواهد بود . در غرب و آمریکا نیز عقاب دارای منزلت خاصی قرار گرفته و اکثرا در لگو ها و نماد های این کشور حضور دارد .
گفتار سوم : حقوق حيوانات از ديدگاه اسلام
در دين مبين اسلام ، خداي متعال حق مالکيت برخی از حيوانات (حیوانات اهلی) را به انسان ها واگذار نموده است بطوريکه در سوره يس آيه 71 آمده است : ” آيا کافران نديدند که از آنچه با قدرت خود به عمل آورده ايم چهار پاياني براي آنان آفريديم كه آنان مالک آن هستند ؟ ” .
لازم به ذکر است که در واگذاري اين مالکيت به انسانها خداي متعال براي حيوانات حقوقي را قائل شده است که به برخي از آنها در ذيل اشاره خواهد شد :
در قرآن کريم آيات متعددي در مورد حيوانات ديده ميشود و بارها به اين موضوع اشاره شده که حيوانات نشانه قدرت الهي و مايه عبرت بشر هستند و در آنها منافع بيشماري براي انسانها قرار داده شده است . ” آيا آنها نديدند که از آنچه با قدرت خود به عمل آورده ايم چهار پاياني براي آنها آفريديم که آنان مالک آن هستند ؟ آنها را رام ايشان ساختيم ، هم مرکب آنان از آن است و هم از آن تغذيه ميکنند و براي آنان منافع ديگري در آن حيوانات است و نوشيدنيهاي گوارايي ، آيا با اين حال شکرگزاري نميکنند ؟[3] “.
خداوند در آيات متعدد از انسان ميخواهد که در آيات الهي و ازجمله خلقت خود و حيوانات تدبر کنند . براي مثال در سوره غاشيه آمده است : ” آيا به شتر نمينگرند که چگونه آفريده شده است ” [4] . خداوند متعال در امثال اين آيات مردم را به شناختن حيوانات و تفکر در کيفيت خلقت آنها و کارهايي که ميکنند ترغيب نموده و در آيات ديگر ، انسانها را به عبرت گرفتن از بعضي از آنها مانند چهارپايان ، پرندگان ، مورچهها و زنبورهاي عسل دعوت کرده است .
آيات ۵ تا ۸ سوره نحل نيز به منافع حيوانات اشاراتي جالب و شگفت انگيز دارد به طوري که پس از بيان برخي منافع مادي چهارپايان ازجمله تهيه پوشش و خوراک ، روي جنبه استفاده رواني از آنها نيز تکيه کرده و ميگويد : ” در اين حيوانات براي شما زينت و شکوهي است به هنگاميکه آنها را به استراحتگاهشان بازميگردانيد و هنگاميکه صبحگاهان به صحرا ميفرستيد ” [5]. در تفسير اين آيه آمده است که منظره جالب حرکت دسته جمعي گوسفندان و چهارپايان به سوي بيابان و چراگاه ، سپس بازگشتشان به سوي آغل و استراحتگاه که قرآن از آن تعبير به ( جمال ) کرده تنها يک مساله ظاهري و تشريفاتي نيست ، بلکه گوياي اين حقيقت است که چنين جامعه اي خود کفا است ، اين در واقع (جمال) استغناء و خودکفايي جامعه است ، جمال توليد و تامين فرآوردههاي مورد نياز يک ملت و همان استقلال اقتصادي و ترک هرگونه وابستگي است . [6]
سوره نحل نيز اسرار شگفتانگيزي در مورد زنبور عسل بيان ميکند . زنبور عسل داراي زندگي بسيار منظم توام با برنامه ريزي و تقسيم کار و مسووليت است . کندو پاکترين ، منظمترين و پرکارترين شهر دنيا است که از تمدن درخشاني برخوردار است و شايد تنها دليلي که براي اين همه نظم و همکاري بتوان آورد ، در همين آيه خلاصه ميشود که : پروردگار تو به زنبور عسل وحي فرستاد که از کوهها و درختان و داربستهايي که مردم ميسازند خانههايي برگزين سپس از تمام ثمرات تناول کن و راههايي که پروردگارت براي تو تعيين کرده به راحتي بپيما . از درون شکم آنها نوشيدني خاصي خارج ميشود به رنگهاي مختلف ، که در آن شفاي مردم هست ، در اين امر نشانه روشني است براي آنها که اهل فکرند ![7]
1) طبق آيات قرآن کريم ، انسان و دام هر دو از حق بهره برداري برابر از طبيعت برخوردارند بطوريکه در آيه 49 سوره فرقان آمده است : ” تا با آن ( آبي که از آسمان فرود آمده ) سرزمين مرده را زنده کنيم و آن را به آفريده هاي خويش ؛ چهار پايان و آدميان بسيار بنوشانيم “.
چنانچه از این آیه ی شریفه مشخص می گردد ، شارع در مقام بیان برای حیوانات حق استفاده از طبیعت را قائل شده است و این به معنای ملاحظه ی وجود حقوقی برای آنان است.
2) طبق آيات قرآن کريم ، انسان و دام از حق مشابه در استفاده از خوراک خوب و تازه برخوردارند به طوريکه در سوره سجده آيه 27 آمده است : ” آيا نديدند که ما آب باران را به سوي زمين خشک مي رانيم و بوسيله آن زراعتهايي مي رويانيم كه هم خود و هم چهارپايانشان از آن مي خورند !؟ آيا باز هم چشم بصيرت نمي گشايند” !؟
3) قرآن کريم در آیات خود حيوانات را به دليل داشتن شعور و ادراک در عالم خودشان از حق حيات و وجود مساوي با انسانها برخورداردانسته است : بطوريکه در سوره انعام آيه 38 آمده است : ” هيچ جنبنده اي در زمين و هيچ پرنده اي در هوا که با دو بال خويش پرواز مي کند نيست مگر اينكه امّتهايي مانند شما ( نوع بشر ) هستند . ما هيچ چيز را در اين کتاب ( آفرينش ، بيان ) فرو گذار نکرديم ، آن گاه همه به سوي پروردگار خويش محشور مي شوند”.
خدای متعال در آیات خود بارها موجودات را وسیله تفکر و از نشانه های قدرت لا یزال خود معرفی می کند و در این باب باید حیوانات را به دلیل آنکه از نشانه ها و آیات خدا محسوب می شوند مورد احترامی در سطح خودشان قرار داد .